اهتداء
اهتداء.
[ اِ ت ِ ]
(ع مص)
راه راست یافتن.
راه راست باز یافتن.
راه راست گرفتن.
مهتدی.
- اهتداء جستن;
راه راست را جستجو کردن
چون شمارندم امیر و مقتدا
سرنهندم جمله جویند اهتدا
مولوی
|| راه برداری.
ارشاد.
- علم الاهتداء بالبراری و الاقفار;
علمی است که بوسیلۀ آن در صحاری و بیابانها راه را یابند. یا علمی است که با آن بدون کمک از نشانه های ظاهری به احوال امکنه معرفت پیدا کنند. و این آشنایی با کمک وسائل مخفی حاصل شود و این علم جز برای کسانی که در شناختن بوی خاکها و موقع ستارگان تمرین دارند تحقیق نیابد. زیرا هر نقطه از زمین بویی خاص و هر ستاره ای را سمتی معین است که می توان با کمک آن راه را شناخت و جای را تشخیص داد. چنانکه در قرآن آمده است:
«و هو الّذی جعل لکم النّجوم لتهتدوا بها فی ظلمات البرّ و البحر».
و این علم را سودی بزرگ است.
(از کشف الظنون ).
|| بشوهر فرستادن عروس را.
|| پیشرو شدن و سبقت گرفتن.