أَنَاخَ - إنَاخَةً [نوخ] الجملَ: شتر را خوابانيد،
- فلانٌ بالمكان: فلانى در آن مكان اقامت كرد،
- البَلاءُ او الذلّ بفلان: بلا و خوارى بر فلانى روى آورد،
- به الحاجةَ: از او حاجت خواست.
********
إناخة.
[ اِ خ َ ]
(ع مص)
فروخوابانیدن شتر.
فروکش کردن.
فروکشیدن.
|| فروخوابانیدن ناقه را جهت گشنی.