یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
شنبه 12 ارديبهشت 1394برچسب:, :: :: نويسنده : علی

هرودوت.

[ هِ رُ دُ ]

(اِخ)

(Herodote)

اگر چه او را پدر مورخین خوانده اند ولی در واقع نخستین مورخ نبوده زیرا قبل از او اشخاص دیگری از یونانیها مانند هکاته (Hecatَee) چیزهایی نوشته اند که به ما نرسیده و ظن قوی میرود که هرودوت و مورخین قرون بعد از این نوشته ها استفاده کرده اند، بی اینکه اسم مؤلف را برده باشند.
هرودت از مردم هالی کارناس (Hَalikَarnَass) مستعمرۀ یونانی آسیای صغیر بود و چون این شهر جزو مستملکات ایران به شمار میرفت مورخ مذکور از تبعۀ ایران محسوب می شد.
مدت زندگانی او را از ٤٨٤ تا ٤٢٥ ق.م. دانسته اند.
وی سیاحت های متعدد در ممالک مشرق قدیم کرده و تحقیقات خود را راجع به احوال و تاریخ این ممالک نوشته است. نوشته های او شامل نه کتاب است و از این جهت آن را «تاریخ در نه کتاب» نامند و هر یک از کتابهای او به نام یکی از ارباب انواع یونان کهن است. بعضی از محققان تقسیم و نامگذاری آثار هرودوت را از قرون بعد میدانند و معتقدند که تألیفات او در ابتدا تقسیماتی نداشته است زیرا وقتی که میخواهد خواننده را به مطلبی مذکور در گذشته ارجاع دهد بدون اشارت به کتاب با عبارت «حکایتی دیگر» یا «در حکایتهای دیگر» کار را به مسامحه میگذراند.
ایران قدیم آبادان و پرنعمت بود و ملل دیگر و از جمله یونانیها برای سیاحت یا کار به این کشور میآمدند ولی اطلاعاتی که یک سیاح یونانی میتوانست با کمک مترجم دربارۀ تاریخ و اوضاع کشوری چون ایران به دست آورد چندان دقیق و قابل توجه نبود و این ناپختگی اطلاعات در آثار هرودوت که البته به ایران هم نیامده بود - هویداست.
سنوات وقایع درهم و ناهمآهنگ است، در موارد زیادی داستانگویی جای تاریخ را گرفته، داستانها هم مشوّش است و علاوه بر اینها گویی روح افسانه دوستی یونانی هم آن را جلوۀ فوق العاده و دور از واقع داده است. نوشته های هرودوت دربارۀ بابل و آسور هم آشفته و افسانه آمیز است. وی میگوید که مأخذ تحقیقات او کاهنان مصر و بابل بوده اند امّا محققان سفر او را به بابل قبول ندارند و نیز بعید میدانند که وی از کاهنان درجۀ اول استفاده کرده باشد. با وجود این کتابهایش از این نظر که منظرۀ کلی مشرق قدیم را مینمایاند قابل توجه است. در ذکر ارقام نیز گاه اغراق می کند.
مینویسند که هرودوت نوشته های خود را در آتن برای مردم میخوانده است و اوسیوس وقایع نگار ثقۀ قرن سوم میلادی ضمن گفتگو دربارۀ سالهای ٤٤٥ و ٤٤٦ ق.م. میگوید: هرودوت کتاب خود را در ملأ عام در آتن خواند و به افتخار بزرگی نائل شد. باتوجه به اشارات پلوتارک معلوم می شود که هرودوت مورد توجه مردم آتن بوده و آنها در برابر ستایش آتن صله هایی هم به او میداده اند.
دربارۀ این مورخ نظرات جورواجوری اظهار شده است. ارسطو او را افسانه گوی ولی خوش بیان و دارای قدرت نویسندگی دانسته است. توسیدید میگوید که او به نوشتن حقایق توجه و علاقه نداشته است. کتزیاس پزشک دربار داریوش دوم و اردشیر دوم مواردی از نوشته های او را دربارۀ کورش بزرگ، کمبوجیه، داریوش و خشایارشا تکذیب کرده است. ژوزف فلاویوس مورخ یهود و مان تُن مورخ مصری هم معتقد به اشتباه در روایات او هستند. سیسرون سخنور نامدار رومی او را پدر تاریخ نامیده ولی در عین حال به افسانه گویی او اشاره کرده است. اما تاریخ دانان متأخر معتقدند که او با وجود افسانه گویی از حقیقت زیاد دور و به آن بی توجه نبوده است. و بالاخره دربارۀ هرودوت باید گفت که بیشتر کشفیات راجع به ایران قدیم مطالب نوشته های او را تأیید میکند. (از ایران باستان پیرنیا به اختصار).