حق تجلّی به جود و کرم کرد
خَلع و لُبسی چنین دم به دم کرد
برتر از بیش و کم بیش و کم کرد
در حُدوث آفتابِ قِدَم کرد
کاف و نون کرد و نون و قلم کرد
تا که این باغِ خلقت رَقَم کرد
میوۀ این چنین باغ آمد
مالکُ المُلکِ «ما زاغ» آمد
***
نی غلط خلقت از وی ظهوری
دهر را از ظهورش مروری
دهر چبود؟ که او را دُهوری
وز کتابِ وجودش زَبوری
شمعِ جمع ست و گردش بُدوری
جمعِ جمع ست و او را شُهوری
هشت و چارش بُروجِ تمام ست
مالِک المُلکِ «مِنَّا الإمام» ست