عُـمَر بن خَطّاب
مرگ
درسال 23 ه.ق
در ماه ذوالحجّة
در روز بیست و ششم
در مدینة
عُمَر بن خَطّاب بن نفیل قرشی عدوی ،
مکنّی به ابوحفص .
دومین خلیفۀ مسلمانان .
وی نخستین کسی است در اسلام
که ملقّب به «امیرالمؤمنین » گشت .
عمر مردی شجاع و دوراندیش بود
و به عدلِ او مَثَل زنند.
در سال چهلم پیش از هجرت به جهان آمد
و در روزگار جاهلیّت
از پهلوانان قریش به شمار میرفت
و سفیر آنان بود.
در سال پنجم پیش از هجرت اسلام آورد
و باعث تقویت مسلمانان
که در آن زمان تعداد آنها اندک بود گشت .
در سال سیزدهم هجری
در روز درگذشت خلیفۀ اول
با وی به خلافت بیعت شد.
در عهد او شام ،
عراق ،
قدس ،
مدائن ،
مصر و
الجزیرة
به دست نیروی اسلام فتح گشت .
او نخستین کسی است که تاریخ هجری را متداول ساخت
و برای مسلمانان بیت المال بنیان نهاد
و نیز در روزگار او دیوانـهائی
به سبک دیوانـهای ایران تأسیس گشت .
دو شهر بصره و کوفه
به امر او ساخته شد.
وی به تنهایی از بازارها و معابر می گذشت
و هر جا اصحابِ دعویی به او روی می آوردند
همان جا بین آنها داوری میکرد.
دِرهمـها در عهد او نقش کسری داشت
و او در بعضی از آنها جملۀ «الحمدلله»
و در برخی «لا اله الا الله وحده »
و در بعضی «محمّد رسول الله» را بیفزود.
نقش مُهرِ او «کفی بالموت واعظاً یا عُمَر» بوده است .
پیغمبر (ص) او را لقب فاروق
و کنیۀ «ابوحفص» داد.
وی دختر خویش حفصة را به ازدواج پیغمبر (ص) درآورد.
و سرانجام به سال ٢٣ ه.ق
شخصی به نام فیروز فارسی ،
مکنّی به ابولؤلؤ
که غلام مُغَیرَة بن شُعبة بود،
وی را در نماز صبح
با خنجر
مجروح ساخت
و پس از سه روز درگذشت .
***
... فقال عمر بن الخطّاب :
و الله
ما شككت منذ أسلمت الّا يومئذ
فأتيت النّبيّ صلّى الله عليه و سلّم
فقلت :
ا لست نبيّ الله ؟
قال :
بلى
فقلت :
ألسنا على الحقّ وعدوّنا على الباطل ؟
قال :
بلى
قلت :
فلم نعطى الدّنيّة في ديننا اذن ؟
قال :
انّى رسول الله
و لست أعصيه
و هو ناصري
قلت :
أ و ليس كنت تحدّثنا أنّا سنأتي البيت و نطوّف به ؟
قال :
بلى
أ فأخبرتك انّك تأتيه العام ؟
قلت :
لا
قال :
فإنّك آتيه و مطوّف به ...
***
... ثم أنشأ يحدث عن نفسه
فقال :
لقد رأيتني و أختا لي
نرعى على أبوينا
ناضحاً لنا
قد ألبستنا أمّنا نقبتها
و زودتنا يمنتيها هبيداً
فنخرج بناضحنا
فإذا طلعت الشّمس
ألقيت النّقبة إلى أختي
و خرجت أسعى عريان
فنرجع إلى أمّنا
و قد جعلت لنا لفيته من ذلك الهبيد فيا خصباه.
***