پاچه.
[ چ َ / چ ِ ]
(اِ مصغر)
(از: پا، رِجل + چه، ادات تصغیر)
پای از زانو تا به سرپنجه.
کُراع.
پایچه.
(مهذب الاسماء).
|| پای خرد.
زهر دارد در درون در پاچه مار
گرچه دارد از برون نقش و نگار
شیخ بهائی (نان و حلوا)
|| قسمت سفلای پای گوسفند و گاو که از زانو شروع و به سر سُم ختم شود.
ساق گوسفند و گاو و مانند آن.
ساق:
ساق البقر; پاچۀ گاو.
(ریاض الادویة)
|| طعامی که از پاچۀ گوسفند سازند
|| یکی از دو پای شلوار.
|| لبۀ تحتانی شلوار.
- پاچۀ کسی را گرفتن;
گزیدن سگ و جز آن پاچۀ کسی را.
بی مقدمه و آگاهی کسی را مورد عتاب یا آزار قرار دادن.
ترکیب ها:
پاچه گیر.
پاچه ورمالیده.
دست پاچه.
کوتاه پاچه.
رجوع به این ترکیب ها شود.