یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان شنبه 20 تير 1394برچسب:, :: :: نويسنده : علی
هر لحظه به شکلی بُتِ عَیّار بَرآمد هر دم به لباسِ دگر آن یار برآمد گاهی به تَکِ طينتِ صَلصال فُرورفت گاهی زِ تَکِ کَه گِلِ فَخّار برآمد گه نوح شد و کرد جهانی به دُعا غرق گه گشت خلیل و به دلِ نار برآمد یوسُف شد و از مصر فرستاد قَمیصی از دیدۀ یعقوب چو انوار برآمد حقّا که هم او بود که اندر یَدِ بَیضاء در چوب شد و بر صفتِ مار برآمد میـگشت دَمی چند بر این روی زمین او عیسی شد و بر گنبدِ دَوّار برآمد بالجمله هم او بود که میـآمد و میـرفت تا عاقبت آن شکلِ عَرَبــوار برآمد مَنسوخ چه باشد؟ نه تَناسُخ به حقیقت شمشیر شد و در کفِّ کرّار برآمد نی نی که هم او بود که میــگفت أنَا الحقّ منصور نبود آن که بر آن دار برآمد «رومی» سخنِ کُفر نگفته ست و نگوید کافِر بُوَد آن کس که به انکار برآمد |
|||
|