یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی


 

 

عَرَفات

  عرفات.
 
[ ع َ رَ ]
 (اِخ)
 آنجا که حج کنند.
 موقف حاج است
 در روز نهم ذی الحجة
 به فاصلۀ دوازده میلی مکه .
 جای توقف کردن حاجیان به منی .
 نام جای ایستاده شدن حاجیان
 به روز عرفه
 که روز حج است .
 وآن صحرائی است .
 فراخ به فاصلۀ نه کروه از مکه .
 حاجیان در آنجا ایستاده شوند
 و لبیک وادعیه خوانند
 و نماز ظهر و عصر در آنجا گزارند
 و به مکه بازگردند. 
 موقف حاج است بر دوازده میلی مکه .
 و آن اسمی است در لفظ جمع
 لذا به صورت معرفه جمع بسته نشود
 زیرا اماکن زایل نگردد.
 و گوئی یک شی ء واحد شده است .
 و اِعراب آن چون اِعراب «مسلمات و مؤمنات » است .
 و تنوین آن شبیه به تنوین مقابله است
 چنانکه در باب مسلمات وجود دارد.
 بدین سبب الف و لام بر آن داخل نشود
 و برخی گویند
 «عرفة» کوهی است
 و «عرفات » جمع عرفة است تقدیراً،
 زیرا گویند «وقفت بعرفة»
 همانطور که گویند «وقفت بعرفات ». 
 جای وقوف حاجیان
 روز نهم ذی الحجة
 و دوازده کروه از مکۀ معظمه بدین نام خوانده شده است
 زیرا آدم و حوا در آنجا آشنا گشتند
 و یا بجهت این است که
 جبرئیل علیه السلام چون به ابراهیم علیه السلام
 مناسک را آموخت به وی گفت «أعرفت ؟»
 و او جواب داد «عرفت ».
 و یا بسبب مقدس و معظم بودن آن است ،
 گوئی به طیب و بوی خوش اندوده باشد.
 و آن اسمی است در لفظ جمع
 لذا بجهت معرفه بودن جمع نگردد.
 و اینکه میگویند «نزلنا عرفة» به صورت مفرد،
 شبیه مولد است
 و عربی خالص و محض نباشد.
 و آن اسمی است مصروف
 چنانکه در قرآن کریم آمده است
 «فاذاافضتم من عرفاتٍ».
 (قرآن ١٩٨/٢).
 در سبب آن گویند
 چون تاء آن بمنزلۀ یاء و واو است در مسلمین و مسلمون ،
 زیرا آن برای تذکیر است
 و تنوین بمنزلۀ نون شده است .
 لذا اگر آن را به صورت نام بکار برند
 به حال خود گذاشته میشود
 چنانکه «مسلمون » را نیز در حالی که نام باشد
 به حال خود میگذارند.
 و بصورت مطلق ، تنوین میگیرد
 و گویند
 هذه عرفاتٌ
 و رأیت عرفاتٍ
 و مررت بعرفاتٍ
 و حالت سومی نیز دارد و آن این است که
 اعراب پیش از نام بودن آن ظاهر گردد
 و تنوین آن مطلقاً ترک گردد و گفته شود:
 هذه عرفاتُ
 و رأیت عرفاتِ
 و مررت بعرفاتِ
 و نسبت بدان عَرَفی شود.
 واحد است به لفظ جمع .
 و برخی گویند آن را مفرد نیست .
 و اینکه «یوم عرفة» گویند لغتی جدید است
 و عربی محض نباشد.
 و سبب آن این است که عرفة و عرفات نام یک جایگاه است
 و حال اینکه اگر «عرفات» جمع می بود
 با عرفة هم معنی نمیگشت .
 بنابراین عرفة و عرفات نامی است از برای یک جایگاه
 و آن محدود است
 از کوه مشرف بر بطن عُرَنة تا جبال عرفة.
 و گویند حد آن ازکوه مشرف بر بطن عُرَنة است
 تا کوههای عرفه
 تا قصر آل مالک و وادی عرفة.
 و برخی گفته اند:
 عرفه قریه ای است
 که در آن مزارع و سبزه زارها و جالیزهای خربزه یافت شود.
 و اهل مکه را در آنجا خانه های زیبائی است
 که در روز عرفه بدانجا فرود میایند.
 و وجه تسمیۀ آن راچنین گفته اند که
 جبرائیل علیه السلام ،
 هنگامی که مناسک را به ابراهیم علیه السلام می آموخت ،
 چون به عرفة رسید به وی گفت «عرفت ؟»
 و او جواب گفت آری .لذا بدین نام خوانده شده است .
 و برخی در سبب تسمیۀ آن گفته اند
 آدم و حواء پس از خروج از بهشت در این نقطه با هم آشنا شدند
 و «تعارف » حاصل کردند.
 و نیز گفته اند سبب آن این است که
 مردم در این جایگاه به گناه خود «اعتراف» می کنند
 و بعضی آن را بجهت تحمل و صبر بر رنجی میدانند که
 برای رسیدن به آن باید متحمل شد،
 چه یکی ازمعانی «عِرف » صبر و شکیبائی و تحمل است .
 
فاذا أفضتم من عرفات فاذکروا الله عند المشعر الحرام .
 (قرآن ١٩٨/٢)
 و هرگاه از عرفات برگشتید
 خداوند را در مشعرالحرام یاد کنید.
 و نهم روز [ از ذی الحجة ] عرفه ،
 که حاجیان به عرفات باشند و حج یابند.