إِستِنشاق.
[ اِ ت ِ ]
(ع مص)
به بینی کشیدن چیزِ مایع
که بسیار سائل [روان،جاري] باشد.
آب و جز آن در بینی کردن.
بوی کردن چیزی را.
بوئیدن.
***
مَضمَضَة.
[ م َ م َ ض َ ]
(ع مص)
آب در دهان جنبانیدن و شستن دهان را به آب .
شستشوی دهان با آب و مانند آن .
گردانیدن آبی یا مایعی دیگر در دهان
برای شست و شوی دهان و دندانها.
غرغره کردن.