إلتجا بر تو ست و بر إمدادِ تو
تکیه بر إشفاق و بر إسعادِ تو
در قبولِ تو ست عِزّ و مُقبِلی
زآن که شاهِ جان و سلطانِ دِلی
در قبول آرند شاهان نیك و بد
چون قبول آرند ، نبوَد هیچ رَدّ
چون نِهالی كاشتی ، آبش بِدِه
چون گُشادش داده ای ، بُگشا گِرِه
قصدم از اَلفاظِ او رازِ تو است
قصدم از اِنشایش آوازِ تو است
پیشِ من آوازت ، آوازِ خُدا ست
عاشق از معشوق ، حاشا ، كی جُدا ست ؟
اتّصالی ، بی تَـكَـیُّـف ، بی قیاس
هست « رَبُّ النّاس » را ، با جانِ ناس
لیك ، گفتم ، «ناس» من ، نَسناس نی
ناس ، غیرِ جانِ جان اِشناس ، نی
ناس مَردُم باشَد و ، كو مَردُمی ؟
تو ، سَرِ مَردُم ، ندیدستی دَمی
*******
مثنوی معنوی دفتر چارم
جناب جلال الدّین محمّد
رحمة الله علیه
ولادت 604 ه.ق
در بَلخ
وفات 672 ه.ق
در قونیة